تفسیر پارامترهای آزمایش اسپرموگرام

 

جهت درک بهتر آزمایش فوق ابتدا بهتر است مرور خلاصه ای در مورد ساختمان بیضه و فرآیند اسپرماتوژنز داشته باشیم:

۱- بیضه ها اعضایى هستند بیضى شکل و پهن که تعداد آنها دو عدد و طول آنها حدود ۵ سانتى‌متر است.

۲- لایه خارجى بیضه از بافت لیفى متراکم و سفیدى ساخته شده که سپیدپرده یا tunica albuginea نامیده مى‌شود.

۳- این لایه در کنارهٔ عقبى بیضه به داخل آن وارد مى‌شود و دیوارهٔ قائم و ناتمامى را ایجاد مى‌کند که خود به چند دیواره تقسیم مى‌شود و بافت بیضه را به ۲۵۰ تا ۴۰۰ لپک یا lobules تقسیم مى‌کند.

۴- هر یک از این lobules حاوى یک تا سه لوله پیچاپیچ باریک به نام لوله‌هاى اسپرم‌ساز یا   seminiferous tubules   مى‌باشند.

۵- در داخل این لوله ها سلولهای دیگرى به نام سلولهای سرتولى یا sertoli در بیضه یافت مى‌شوند که مسؤول محافظت و تغذیه اسپرماتوزوئیدها هستند.

۶- سلولهای بینابینى لیدیگ یا Leydig به صورت پراکنده‌اى در بین لوله‌ها قرار گرفته و مسؤول ترشح هورمون‌هاى مردانه بویژه تستوسترون مى‌باشند.

۷- ترشح تستوسترون در سلولهای لیدیگ تحت کنترل LH می باشد.

۸- تستوسترون  به همراه FSH تولید اسپرماتوژنزیز را در seminiferous tubules تحت کنترل قرار می دهد.

۹- لوله‌هاى اسپرم‌ساز پس از الحاق به یکدیگر لوله‌هاى مستقیم بزرگترى به نام straight tubule را به‌وجود مى‌آورند که به نوبهٔ خود پس از تداخل، شبکه تورى شکلى را به نام شبکه بیضه یاRete Testis  مى‌سازند که اسپرم ها پس از ساخته شدن در لوله‌هاى اسپرم‌ساز به درون آن ریخته مى‌شوند.

۱۰- از شبکه بیضه در حدود ۲۰ لوله کوچک و مارپیچ خارج مى‌شود به نام Efferent Ductule که پس از عبور از سپید پرده به اپیدیدیم یاEpididymis  مى‌پیوندد.

۱۱- اپیدیدیم هر بیضه لولهٔ مارپیچى است که قسمت اول تشکیلات مربوط به مجارى بیضه را تشکیل مى‌دهد.

مجراى منى یا Vas deference  در ادامه اپیدیدیم مى‌باشد که ترشحات کیسه‌هاى منى پس از الحاق به این مجرا، مجراى انزال یا Ejaculatory Ductus را به‌وجود مى‌آورد که از طریق این مجرا، اسپرماتوزوئید و ترشحات کیسهٔ منى به پیشابراه یا urethra مى‌ریزد.

روند اسپرماتوژنزیز به صورت ذیل می باشد:

۱-  ابتدا سلولهای اولیه در این مسیر که به آن اسپرماتوگونیا می گوئیم طی یک سری تقسیمات میتوزی اسپرماتوسیت های اولیه یا primary spermatocytes   را ایجاد می کند.

۲-  هر اسپرماتوسیت اولیه اولین مرحله تقسیم میوزی را انجام داده و به دو سلول اسپرماتوسیت ثانویه یا Secondary  spermatocytes را ایجاد می کند (میوز ۱).

۳-  هر اسپرماتوسیت ثانویه هم طی مرحله دوم تقسیم میوزی به دو سلول اسپرماتید تبدیل می شود. (میوز ۲)

تا این مرحله از اسپرماتوژنزیز در بیضه ها انجام شده.

۴-  در مسیر انتقال و در اپیدیدیم مرحله نهایی بلوغ اسپرماتید ها صورت گرفته و حاوی دم و سر و گردن شده.

بطور کلی از هر اسپرماتوسیت اولیه چهار اسپرم تولید می شود.

درنهایت هم اسپرم (گامت نر یا اسپرماتوزوآ) با اووسیت (گامت ماده یا oocyte) ترکیب شده (طی فرایند لقاح یا conception) و تشکیل تخم یا زیگوت را می دهد.

مایع منی از ترشح قسمت های ذیل تشکیل می شود:

۱-  ترشحات پروستات که ۳۰- ۲۵% حجم مایع منی را تشکیل می دهد.

غده‌اى است مخروطى شکل به اندازهٔ انجیر که در زیر مثانه واقع شده است.

ترشح آن تحت کنترل دی هیدروتستوترون بوده و تولید یک مایع سفید رنگ، شفاف، رقیق و قلیایی می کند که شامل آنزیمهای پروتئولیتیک (فیبرینولیزین) اسید سیتریک، اسید فسفاتاز، PSA، و لیپیدها می باشد.

۲-  ترشحات بیضه که ۵- ۲% حجم مایع منی را تشکیل می دهد.

۳-  ترشحات سمینال وزیکول ها (یا کیسه منی) که ۷۵- ۶۵% حجم مایع منی را تشکیل می دهد.

دو غده کوچک هستند که در پشت مثانه و در دو طرف پروستات قرار گرفته اند.

وظیفه کیسه منی تولید مایع مغذی زرد رنگ غلیظی ( قند بویژه فروکتوز، پروتئین، اسیدهای آمینه، سیترات، آنزیم ها، فلاوین ها، ویتامین C، فسفریل کولین، پروستاگلاندین که باعث مهار سیستم ایمنی خانم بر علیه آنتی ژنهای خارجی موجود در مایع منی می شود و غیره …) جهت تغذیه اسپرم ها می باشد.

ترشحات آن از طریق مجاری دفعی یا excretory duct به انتهای وازدفران ریخته و تشکیل مجاری انزالی را می دهد.

۴-  ترشحات غدد بولبواورترال و غدد کوپفر که کمتر از ۱% حجم مایع منی را تشکیل می دهد.

غدد کوپفر دو غدهٔ کوچک به اندازهٔ نخود هستند که پائین‌تر از پروستات و در طرفین پیشابراه قرار دارند.

ترشحات آنها به داخل اورترا ریخته شده و به عنوان یک لوبریکانت (لغزنده) عمل کرده.

موکوس مترشحه از این قسمت باعث افزایش تحرک اسپرم ها در محیط واژن و سرویکس شده و از پس زدن اسپرم ها به خارج از واژن هم جلوگیری کرده و همچنین خاصیت ژلی مایع منی مربوط به ترشحات غدد کوپفر می باشد.

آزمایش اسپرموگرام جهت بررسی خصوصیات کیفی مایع منی(semen) در ناباروری و بررسی موفقیت عمل وازکتومی مورد استفاده قرار می گیرد.

قبل از گرفتن نمونه مایع منی رعایت نکات زیر ضروری است:

۱- نمونه باید در فاصله بین  ۳ الی ۵ روز از آخرین انزال جمع آوری شود و مدت امساک جنسی (Duration of abstinence) حتمأ باید به آزمایشگاه اعلام گردد.

افزایش زمان امساک جنسی سبب افزایش حجم مایع منی و همچنین کاهش تحرک اسپرم می شود.

۲ – چند روز قبل از آزمایش بیمار باید از نوشیدن الکل خودداری نماید.

۳-  جهت ارزیابی اولیه اسپرماتوژنز در هر فرد، حداقل دو نمونه باید آزمایش شود.

فاصله زمانی بین دو نمونه نباید کمتر از ۷ روز و بیشتر از ۳ هفته باشد.

بررسی حداقل دو نمونه جهت حذف تغییرات بیولوژیک، تغییرات ناشی از تکنیک جمع آوری نمونه و تغییرات ناشی از زمانهای مختلف امساک جنسی توصیه میگردد.

۴-  بطور ایده آل نمونه باید در محلی نزدیک آزمایشگاه و به روش استمناء گرفته شود.

در غیر اینصورت نمونه باید در منزل به روش استمناء گرفته شده و حداکثر طی ۱ الی ۱٫۵ ساعت به آزمایشگاه ارسال شود.

به هنگام انتقال نمونه به آزمایشگاه نباید هیچگونه شوک حرارتی ( اعم از گرما و یا سرما ) به نمونه وارد شود.

۵-  اگر بیمار نتواند به روش استمناء نمونه گیری کند، فقط در صورت استفاده از کاندوم های  Nonlubricant containing polymeric silicone  میتواند از آمیزش جنسی برای گرفتن نمونه استفاده نماید.

۶-  جهت ارزیابی عمل وازکتومی، دو ماه بعد از عمل جراحی مایع منی باید بطور ماهانه آزمایش گردد و روز قبل از اولین آزمایش، بیمار باید ۱ الی ۲ بار انزال داشته باشد.

زمانی عمل موفقیت آمیز در نظر گرفته میشود که  طی دو ماه متوالی هیچگونه اسپرمی چه در نمونه مستقیم و چه در نمونه سانتریفوژ شده مشاهده نشود.

 

پارامترهای ماکروسکوپی اسپرموگرام:

۱- سیالیت و یا Liquefaction
مایع منی در عرض ۶۰ دقیقه در حرارت اتاق و در عرض ۲۰ تا ۳۰  دقیقه در حرارت ۳۷ درجه سیال میشود.

تشکیل لخته بلافاصله بعد از انزال، از خروج مایع منی از واژن جلوگیری کرده و همچنین باعث محافظت اسپرمها از تماس مستقیم با pH  پایین موکوس سرویکس می شود، تا اینکه در عرض ۲۰ تا ۳۰ دقیقه مایع منی در اثر فعالیت آنزیمهای پرتئولیتیک پروستات سیال شده  و با موکوس سرویکس مخلوط میگردد و pH محیط را بالا میبرد .

نقص در سیال شدن مایع منی نشان دهنده ترشح ناکافی پروستات میباشد.

۲-  ویسکوزیته Viscosity

در حالت طبیعی مایع منی وقتیکه به  داخل یک پیپت ۵ میلی لیتر کشیده شده باشد، باید به صورت قطعات مجزا رها شود ولی اگر تشکیل یک رشته نخی شکل طویل تر از ۲ سانتیمتر بدهد، غیر طبیعی محسوب شده و میتواند باعث کاهش تحرک اسپرمها شود.

توجه : نقص در پارامترهای سیالیت و ویسکوزیته اگر با آزمایش PCT نرمال  همراه باشد، جزء فاکتورهای ناباروری محسوب نمی گردد.

۳-  ظاهر  Appearance

مایع منی پس ازسیال شدن باید در حرارت اتاق و زیر نور چراغ مورد بررسی قرار گیرد.

یک نمونه طبیعی باید ظاهری  یکنواخت، خاکستری (و یا شیری) و نیمه کدر و بوی مخصوص نم گرفته و تلخ داشته باشد.

اگر تعداد اسپرم بسیار کم باشد، کدورت کمتری نشان میدهد و اگر نمونه حاوی گلبول قرمز باشد به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای در می آید .

مایع منی دربیماران مبتلا به یرقان و  Pyospermia ( وجود چرک در مایع منی به همراه موکوس فراوان ) و یا بیمارانی که ویتامین های  گروه B مصرف میکنند، به رنگ زرد در می آید.

البته رنگ زرد میتواند نشانه آلودگی مایع منی به ادرار و یا طولانی بودن زمان امساک جنسی باشد.

بدلیل اینکه ادرار خاصیت سمی برای اسپرمها دارد ، بنابراین آلودگی مایع منی به ادرار سبب کاهش چشمگیر تحرک اسپرمها میشود.

۴-  حجم و یا Volume

حجم مایع منی باید بطور طبیعی بین ۱٫۵ تا ۵ میلی لیتر باشد.

حجم کمتر از ۱ میلی لیتر باعث کاهش احتمال تماس اسپرمها با سرویکس میشود و حجم بیش از ۷ میلی لیتر نیز به دلیل رقیق سازی، سبب کاهش تعداد اسپرمها در ناحیه سرویکس میشود.

افزایش حجم، بیشتر ناشی از طولانی شدن مدت امساک جنسی میباشد ولی کاهش حجم ناشی از وجود نقص در ارگانهای اصلی تولید کننده مایع منی بخصوص سمینال وزیکول و پروستات است.

در حالت طبیعی گزارش  تحرک اسپرم پس از یک ساعت از انزال کاربرد چندانی ندارد.

مقادیر کمتر از  مقادیر مرجع ( بیشتر از ۳۲درصد تحرک با درجات a و b) به صورت  Asthenozoospermia  گزارش می شود.

امروزه با استفاده از تکنیک  (Computer Assisted Semen Analysis = CASA) می توان هم سرعت  (Velocity) و هم حرکت در یک خط مستقیم (Trajectory) اسپرم ها را به طور دقیق مشخص نمود.

۲- تعداد اسپرم و یا  Concentration

شمارش اسپرم باید بعد از مخلوط نمودن ممتد و آرام مایع منی صورت گیرد.

قبل از اینکه فردی در طبقه بندی:

– بارور (Fertile): تعداد اسپرم بیشتر از ۲۰ میلیون در هر میلی لیتر

– کم بارور (Subfertile) : تعداد اسپرم بین ۵ تا ۲۰ میلیون در هر میلی لیتر

– و نابارور (Infertile): موارد آزوسپرمیا و یا تعداد اسپرم کمتر از ۵ میلیون در هر میلی لیتر،

قرار گیرد، باید حداقل ۲ نمونه با فاصله زمانی بیشتر از ۲٫۵ ماه از او گرفته شده و آزمایش گردد.

رعایت فاصله زمانی به این دلیل است که مدت زمان تولید یک اسپرم حدود ۷۴ روز است.

شمارش کل اسپرم (Total Sperm Count) که از حاصل ضرب تعداد اسپرم (بر حسب میلی لیتر) در حجم اسپرم به دست می آید باید بیشتر از ۴۰ میلیون در هر انزال باشد.

شمارش اسپرم بعد از ۵۰ سالگی کاهش می یابد که ممکن است ناشی از تاثیر توکسین های  موجود  در  محیط،  مواد  شیمیایی  که  خاصیت  شبه  استروژنی (Xenostrogen) دارند و یا کاهش سطح تستوسترون باشد.

یک فرد با شمارش اسپرم کمتر از ۵ میلیون در هر میلی لیتر و تحرک کمتر از ۲۰ درصد به عنوان یک فرد نابارور محسوب می شود ولی مواردی از بارداری با همین تعداد کم نیز گزارش شده است.

هرگاه از سیستم CASA برای شمارش اسپرم استفاده شود باید به این نکته توجه نمود که در مواردی که تعداد اسپرم پایین باشد سلولهای دیگر به عنوان اسپرم شمارش شده و باعث افزایش کاذب شمارش اسپرم می گردند.

در نارساییهای بیضه چه به صورت اکتسابی (مثل عفونت ها و…) و چه به صورت مادرزادی (مثل سندرم Klinefelter  ) تعداد اسپرم کاهش می یابد.

۵- اسیدیته و یا pH

اسیدیته و یا pH باید تا یک ساعت پس از انزال اندازه گیری شود.

میزان pH  طبیعی مایع منی حدود ۷٫۲ تا ۸ میباشد.

کاهش pH در حالات Azoospermia ( فقدان اسپرم در مایع   منی )، انسداد  Ejaculatory  duct،  فقدان     مادرزادی   دوطرفه Vas deferens و یا آلودگی مایع منی به ادرار دیده می شود.

کاهش pH  می تواند با افزایش  ترشحات پروستات نیز همراه باشد.

موارد pH بالاتر از ۸٫۰ معمولا ناشی از وجود عفونت در ناحیه پروستات، سمینال وزیکول و اپیدیدیم است که در این صورت همراه با Pyospermia  می باشد.

پارامترهای میکروسکوپی اسپرموگرام :

۱- تحرک اسپرم و یا     Motility

فقط اسپرم هایی که حرکت مستقیم و پیشرونده دارند از لحاظ باروری دارای اهمیت هستند.

اسپرمها براساس سرعت حرکت در میدان میکروسکوپی با درشتنمایی بالا ( high power field / hpf) به چهارگروه  تقسیم  می شود:

– اسپرم هایی با حرکت سریع و پیشرونده (Rapid Progressive): سرعت حرکت اسپرم بیشتر از ۲۵ میکرومتر (حدود ۵ برابر طول قسمت سر) در ثانیه می باشد. که به آن گرید a هم می گویند.

– اسپرم  هایی با حرکت کند و پیشرونده (Slow Progressive):  سرعت حرکت اسپرم بین ۵ تا ۲۵ میکرومتر در ثانیه است . که به آن گرید b هم می گویند.

– اسپرم هایی متحرک ولی غیر پیشرونده (Non Progressive):    اسپرم در جای خودش حرکت می کند و یا سرعت حرکت آن کمتر از ۵ میکرومتر در ثانیه می باشد. که به آن گرید c هم می گویند.

– اسپرم های غیر متحرک (Immotile)     اسپرم به طور کامل بی حرکت است. که به آن گرید d هم می گویند.

۳- موروفولوژی و یا  Morphology

هر اسپرم طبیعی از سه قسمت سر ((Head، قطعه میانی (Midpiece) و دم (Tail) تشکیل شده است.

قسمت سر در نیمه قدامی رنگ پذیری کمتری دارد که در واقع همان ناحیه آکروزم می باشد.

قسمت سر بیضوی شکل، به طول  ۴تا ۵ میکرومتر و عرض  ۵/۲ تا ۵/۳  میکرومتر می باشد.

قطعه میانی حدود ۱ میکرومتر عرض و ۱٫۵ میکرومتر طول دارد و به طور محوری به سر متصل می شود.

دم اسپرم  مستقیم تر و باریکتر از قطعه میانی بوده و حدود ۴۵ میکرومتر طول دارد.

انواع نقص سر (Head Defects)  به صورت اشکال بزرگ، گرد و کوچک Globozoospermia))، دوکی شکل، مخروطی، بی شکل و واکوئله دیده می شوند.

نقص گردن و قطعه میانی (Neck & (Midpiece Defects شامل انواع خمیده ( زاویه بین گردن و دم بیشتر از ۹۰ درجه )، ناقرینه، ضخیم و نازک (که ناشی از فقدان غشاء میتوکندری در ناحیه گردن است) می باشد.

انواع نقص دم (Tail Defects) شامل انواع کوتاه، خمیده، مویی شکل، پیچیده و دوتایی و دم شکسته می باشد.

وجود زوائد سیتوپلاسمی (Cytoplasmic droplets) در حدود ۱۰ درصد از اسپرم ها به طور طبیعی دیده می شود. در هنگام تشکیل اسپرم اگر نقصی در ناحیه صفحه بازال (Basal Plate) وجود داشته باشد سبب جدا شدن سر از دم گشته که به آن  سر سنجاقی (Pin Head) گفته می شود و جزء نواقص سر محسوب نمی- شود ، زیرا فاقد کروماتین است.

اگر کمتر از ۴ درصد کل اسپرم ها مورفولوژی نرمال نداشته باشد بصورت  Teratozoospermia  گزارش می شود.

نقص در ناحیه سر اسپرم سبب اختلال در Ovum Penetration  میگردد در حالیکه نقص در ناحیه دم، تحرک را مختل می کند.

میزان موفقیت در IVF توسط مورفولوژی اسپرم تعیین می شود بطوریکه هر چه درصد اشکال طبیعی بیشتر از ۱۴ درصد باشد احتمال موفقیت IVF  بالاتر می رود.

در مقادیر کمتر از ۴ درصد میزان موفقیت حدود ۷ الی ۸ درصد می باشد و  مقادیر بین ۴ الی ۱۴ درصد با موفقیت متوسط IVF همراه است.

به طور نرمال تعداد اسپرم با مورفولوژی طبیعی بیشتر از ۶۰ درصد، دوکی شکل کمتر از  ۶درصد، نابالغ کمتر از۰٫۵ درصد و اشکال بی شکل کمتر از ۸ درصد می باشد.

۴- عناصر سلولی غیر اسپرماتوزوآ

مایع انزالی به طور ثابت حاوی سلولهای غیر از اسپرماتوزوآ نیز می باشد که مجموعأ به آن سلولهای گرد (Round Cells) می گویند.

سلولهای گرد شامل سلولهای اپی تلیال که از مجاری تناسلی ـ ادراری کنده شده اند، سلولهای پروستات، سلولهای اسپرماتوژنیک (اسپرماتیدهای گرد، اسپرماتوسیت ها، اسپرماتوگونیا که مجموعأ سلولهای نابالغ ژرمینال  Immature Germinal Cells نامیده   می شوند) و لوکوسیت ها می باشند.

تعداد کل سلولهای گرد نباید بیشتر از  ۵ عدد در هر میدان hpf و تعداد لوکوسیت ها نیز نباید بیشتر از یک عدد در هر میدان باشد.

وجود لوکوسیت ها در مایع منی ((Leukocytospermia نشان دهنده وجود التهاب و یا عفونت می باشد و منجر به تغییراتی در تحرک و مورفولوژی اسپرم ها می شود.

وجود تعداد زیاد سلولهای ژرمینال نابالغ،   نشان دهنده اختلال در اسپرماتوژنز است و معمولأ در نارسایی توبولهای     منی ساز   (Semeniferous Tubules)، که ممکن است ناشی از واریکوسل و یا اختلال عملکرد سلولهای سرتولی  باشد، دیده می شود.

این اختلال منجر به هیپواسپرماتوژنز و در نتیجه الیگوزوسپرمیا می شود.

همچنین افزایش سلولهای نابالغ ژرمینال نشان دهنده پروگنوز بد در IVF  است.

۵- آگلوتیناسیون   Agglutination

آگلوتیناسیون به معنی اتصال اسپرم ها (چه متحرک و چه غیر متحرک) از سر به سر، دم به دم، مخلوطی از هردو و یا اتصال اسپرمها به رشته های موکوس یا سایر سلولها می باشد.

آگلوتیناسیون معمولأ وجود آنتی بادی بر علیه اسپرم را نشان می دهد.

۶- زنده بودن  Vitality

اگر اسپرمهای غیر متحرک بیش از ۵۰ درصد باشند،Vitality   اهمیت زیادی داشته و مشخص می کند که آیا سلولهای غیر متحرک زنده می باشند یا خیر.

مبنای این آزمایش بر اساس سالم بودن غشاء سیتوپلاسمی اسپرم ها و عدم نفوذ رنگهای حیاتی به داخل اسپرمها بنا شده است.

وجود مقادیر زیاد سلولهای زنده اما غیر متحرک نشان دهنده وجود نقص در ساختمان فلاژل می باشد.

میزان نرمال اسپرمهای زنده باید بیشتر از ۶۵ درصد کل اسپرمها باشد.

سایر پارامترها:

الف- بررسی آنتی بادی  پوشاننده  اسپرماتوزوآ

بدلیل آنکه تمام مراحل اسپرماتوژنز در لوله های منی ساز صورت می گیرد و این لوله ها توسط سد خونی ـ بیضه ای Blood-Testis Barrier)) از خون جدا شده اند، بنابراین در دوران زندگی انسان هیچ گاه اسپرمها با خون در تماس نبوده و در نتیجه بعنوان عضو خارجی شناخته می شوند.

هر عاملی کهه سبب شود این سد خونی ـ بیضه ای آسیب ببیند (مثل عفونت، ضربه فیزیکی، …)، سبب تشکیل آنتی بادی بر علیه اسپرمها می شود.

آنتی بادی ها معمولأ از کلاس  IgAو IgG می باشند.

IgM بدلیل بزرگ بودنش بندرت در مایع منی دیده می شود.

آنتی بادی هایی که بر علیه دم اسپرم تولید می شوند سبب اختلال در حرکت اسپرم می شوند ولی آنتی بادی هایی که بر علیه سر اسپرم تشکیل می شوند می توانند روی Sperm Penetration تاثیر گذارند.

آنتی بادی ضد اسپرم  سبب آسیب به اسپرم شده و اسپرم آسیب دیده متقابلأ تولید آنتی بادی ضد اسپرم را در زن تحریک می کند.

آنتی بادی ضد اسپرم در مردان در موارد زیر دیده می شود:

۱-  وازکتومی و وازووازوستومی (Vasovasostomy)

۲- عفونت های مکرر بیضه (Orchitis) و اپیدیدیم که ناشی از ویروس واریسلا و یا یک عفونت باکتریایی باشد

۳- مردان هموسکشوال

۴- کریپتورکیدیسم

۵- واریکوسل

۶- بیوپسی و ترومای بیضه

۷- پیچ خوردگی بیضه (Torsion)

۸- کانسر بیضه

۹- استعداد ژنتیکی

۱۰- بیماریهای مقاربتی (Sexually Transmitted Diseases)

آنتی بادی ضد اسپرم در زنان با التهاب شدید قسمت موکوزال دستگاه تناسلی همراه است که به آن Intense mucosal inflammation of the genital tract می گویند.

برای بررسی آنتی بادی بر علیه اسپرم در مایع منی میتوان از دو روش استفاده نمود.

۱- روش  (MAR) Mixed Antiglobulin Reaction

۲- و Immunobead

آنتی بادی ضد اسپرم را می توان در موکوس گردن رحم، سرم و یا به صورت کمپلکس آنتی ژن  آنتی بادی در سطح اسپرمها بررسی نمود.

آنتی بادیهای واکنش دهنده با گالاآتوزیل ترانسفراز نیز جزء آنتی بادیهای ضد اسپرم می باشند.

در موشها مشخص شده که گالاکتوزیل ترانسفراز در مرحله اولیه اتصال اسپرم به تخمک نقش دارد بنابراین آنتی بادی بر علیه این آنزیم ممکن است از باروری تخمک جلوگیری کند.

 

ب ـ بررسی ظرفیت ترشحی پروستات

ترشحات پروستات حدود ۲۵ الی ۳۰ درصد حجم کل مایع منی را تشکیل می دهد و مایعی رقیق، شیری رنگ ، اسیدی و حاوی یونهای سیترات، روی، کلسیم، اسید فسفاتاز، آنزیم های لخته کننده (Clotting Enzyme) و حل کننده لخته (Profibrinolysin) می باشد.

برای  بررسی  ظرفیت ترشحی پروستات می توان از مارکرهایی نظیر اندازه گیری روی، اسید سیتریک، اسید فسفاتاز و گاما گلوتامین ترانس پپتیداز استفاده نمود که متداول ترین روش، اندازه گیری  روی می باشد.

به طور طبیعی میزان روی باید بیشتر از ۲٫۴ میکرومول در هر انزال باشد.

ج ـ بررسی ظرفیت ترشحی سمینال وزیکول

ترشحات سمینال وزیکول حدود ۶۰ درصد حجم مایع منی را تشکیل  می دهد که مایعی موکوئیدی است و دارای فروکتوز و سایر مواد مغذی دیگر مانند پروستاگلاندین و فیبرینوژن می باشد.

فروکتوز سریعأ توسط اسپرمها متابولیزه شده و تغذیه اسپرمها را تا زمان باروری تخمک بر عهده دارد.

پروستاگلاندین موجود در این غده اولأ باعث آمادگی پذیرش اسپرم توسط موکوس سرویکس شده و ثانیأ با ایجاد یکسری انقباضات دودی شکل معکوس
در رحم و لوله های رحمی  که به آن Reverse Peristaltic Contractions می گویند، باعث حرکت اسپرم به سمت بالا میشود.

مهمترین مارکر جهت بررسی ظرفیت ترشحی سمینال وزیکول، فروکتوز میباشد.

هرگاه :

۱- میزان تحرک اسپرمها کمتر از ۵۰ درصد،

۲-  شمارش اسپرم کمتر از ۲۰ میلیون باشد

۳- و حجم مایع منی کمتر از ۱٫۵ میلی لیتر باشد باید |

فروکتوز پلاسمای مایع منی اندازه گیری شده و آزمایش کامل ادرار روی ادرار انجام شود.

وجود مقدار زیاد اسپرم در این ادرار  Postejaculate Retrograde Ejaculation را مطرح می سازد.

در فقدان مادرزادی وازدفران سطح پایین فروکتوز نشان دهنده همراهی این بیماری با نقص تکاملی   ( Seminal Vesicle Dysgenesis ) می باشد.

تمام نمونه های مایع منی باید از نظر وجود فروکتوز بوسیله تست Resorcinol  مورد غربالگری قرار گیرند.

میزان طبیعی فروکتوز مایع منی باید بیشتر از  ۱۳ میکرومول در هر انزال باشد.

فروکتوز مترشحه از سمینال وزیکول تحت کنترل آندروژن ها بخصوص تستوسترون می باشد.

غلظت پایین فروکتوز ناشی از ناکارآمدی سمینال وزیکول و یا غلظت پایین تستوسترون بوده و در نهایت با شمارش پایین اسپرمها همراه است.

 

دـ ترشحات غدد کوپفر  Bulbourethral

حدود ۵ درصد حجم مایع منی را تشکیل می دهد و مایعی به شدت قلیایی و غلیظ است که هم خاصیت لوبریکانت دارد و هم باعث خنثی شدن اسیدیته ترشحات پروستات و واژن می شود.

ح ـ بررسی ظرفیت ترشحی اپیدیدیم

ترشحات اپیدیدیم حدود ۱۰-۵ درصد کل حجم مایع منی را تشکیل می دهد و حاوی L-کارنیتین ، گلیسرو فسفو آولین و  α- گلوکوزیداز خنثی می باشد.

مهمترین مارکر جهت بررسی ظرفیت ترشحی اپیدیدیم اندازه گیری α- گلوکوزیداز خنثی می باشد.

میزان آن به شدت در انسداد  Distal Duct  کاهش می یابد.

میزان طبیعی α- گلوکوزیداز خنثی بیشتر از ۲۰ میلی واحد در هر انزال می باشد.

توجه ۱- مصرف بعضی از داروها می تواند کلیه پارامترهای اسپرموگرام را کاهش دهد.

این داروها عبارتند از داروهای ضد نئوپلازی (مثل  Vincristine ,Methotrexate ,Procarbazine ,Mustard ,Nitrogen ) ،سایمتیدین ، استروژن ها و تجویز متیل تستوسترون بعد از بلوغ.

توجه ۲- در  Hyperpyrexia  ( افزایش بدخیم درجه حرارت ) نیز تمامی پارامترهای اسپرموگرام کاهش می یابد.

توجه ۳- در Varicocele ، یافته شایعی  دیده می شود که به آن Stress Pattern گفته می شود.

در این وضعیت بیش از ۲۰ درصد سلولها ظاهر غیر طبیعی داشته و شمارش اسپرم نیز کاهش می یابد.

چگونگی تفسیر نتایج :

۱-  تمام نمونه هایی که در آنها هیچگونه اسپرماتوزوئیدی زیر میکروسکوپ مشاهده نمی شود باید به مدت ۱۵ دقیقه در دور  g  ۳۰۰۰ سانتریفوژ شود و اگر پس از جستجوی کامل رسوب هیچگونه اسپرماتوزوئیدی مشاهده نشود به صورت  آزوسپرمیا (Azoospermia)  گزارش شود.

۲-  تعداد زیاد لوکوسیتها (لوکوسیتو اسپرمیا) ممکن است به همراه عفونت و کیفیت ضعیف اسپرمها باشد.

۳-  افزایش small round cells نشانه نقص تکامل آکروزومها می باشد که به آن globozoospermia می گویند.

۴-  به فقدان مایع منی Aspermia  گفته می شود.

۵- نورموزوسپرمیا  Normozoospermia: به مایع انزال طبیعی آنچنانکه توسط مقادیر رفرانس تعریف می شود، گفته می شود.

۶- اولگوزوسپرمیا  Oligozoospermia: تعداد اسپرم کمتر از مقدار رفرانس باشد.

۷- آستنوزوسپرمیا  Astenozoospermia: تحرک کمتر از مقدار رفرانس باشد.

۸-  تترازوسپرمیا  Teratozoospermia: مورفولوژی کمتر از مقدار رفرانس باشد.

محدوده مرجع (Reference Interval) :

۱-    حجم                                     ml  ۱٫۵ یا بیشتر

۲- اسیدیته و یا pH                         مقدارش ۷٫۲ و یا بیشتر.

۳-   تعداد اسپرم                                ۱۵ میلیون اسپرماتوزوئید در هر ml  یا بیشتر

۴-  تحرک                                      ۳۲ % متحرک با درجه a و b
۱۵  % متحرک با درجه a

۵-  مورفولوژی                                 بیشتر از ۴ درصد

۶-   زنده بودن                                 ۷۵ % یا بیشتر

۷-  گلبول سفید و یا WBC                  به میزان ۱- ۰ در هر بزرگترین میدان میکروسکوپی خشک (hpf)

۸- سلولهای اولیه نارس    Immature Germ Cells   به میزان ۵- ۰ در hpf

 

0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *